در این بین فعالین اجتماعی، مطالبه گران واعضای هیئت های امنا وائمه جمعه مطالبات مردم را بیان نموده اما شهروندان اوز ودریافت کنندگان خدمات از شهر اوز،بخش وروستاهای مجاور کمبودهایی را درمرکز شهرستان احساس و بعضاً در فضای مجازی گلایه های خویش رااز اعضای شوراهای شهر اوز منتشر می نمایند.
این یادداشت به معنای تایید یا رد موارد مطروحه و مورد ادعای افراد در فضای مجازی نیست اما نکاتی هرچند مختصر جهت تجزیه وتحلیل مخاطبین ارائه می نماید.
مدیریت شهری به تمامی نهادها، سازمانها و افرادی گفته می شود که به صورت رسمی یا غیررسمی در فرآینـد اداره شهر اثرگذار هستند. پس این شیوه ادراه تنها شامل شهرداری و شورای شهر نیست. بلکه هـر نهادی کـه بـه شکلی در فرایند مدیریتی شهر اثری دارد در این حیطه قرار دارد .به طور کلی، مدیریت شهری در استراتژی یک شهر، انسجام و همخوانی ایجاد میکند و انتظارات ذینفعان مختلف را به گونهای که برنامهها عملی و متناسب با واقعیت روزمره شهر باشد، متحد میکند.
برخورداری از منابع متفاوت،تفاوت آداب ورسوم ومیزان مشارکت های مردمی وکم توجهی به مدیریت شهری وبسیاری دلایل دیگر موجب شده، شاخصها و استانداردهای شهری در همه شهرها در یک سطح منطقی قرار نگیرند. در نتیجه فاصله توسعهیافتگی بین شهرهای کشور معنادار است. به همین دلیل رشد مهاجرت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگتر افزایش یافته است.
با یک بررسی ابتدائی مشخص میشود که تغییر و تحولات رویکردی و مدیریتی در شهرها و حتی روستاها برای مردم و شهروندان بسیار ملموس تر و محسوس تر از بسیاری تغییرات مدیریت دولتی است. کیفیت تحقق مدیریت محلی به عنوان مناسب ترین ساختار سیاسی- اجتماعی مدیریت شهری محسوب می شود.
پس از تاسیس نهاد شوراها ی اسلامی در شهر وروستاها چارچوب مفهومی مشارکت در فرآیند مدیریت شهری امری شناخته شده است که از طریق ظرفیت سازی و فرهنگ سازی قابل رشد و ارتقاء است و بدون آن حکومت محلی نمی تواند از پویایی لازم برخوردار باشد، سازمان های محلی تجلی عینی جامعه مدنی است. بدون سازمان های محلی جامعه مدنی نه تنها تحقق نمی یابد بلکه به استمراری مطلوب نیز منتهی نخواهد شد.
بنابراین شناخت سازمان های محلی اولین مظهر شناخت ساختار مدیریت شهری است.
سازمان های محلی
شهرداری ها در کشورهای توسعه یافته و بعضی از کشورهای توسعه نیافته، جزء سازمان های عمومی می باشند تا در محدود ای خاص خدمات معینی را برای مردم فراهم نماینده و عملکرد این سازمان ها در ارتباط با سطح رفاه و آسایش ساکنان یک شهر می باشد. در خیلی مواقع سازمان های محلی به عموم سازمان های مستقر در یک محل دوام وقوام می بخشند می یابند که در برگیرنده سازمان های تحت تبعه حکومت یا دولت مرکزی است.
ویژگی سازمانهای محلی در محدودیت قدرت آن ها است و نه دولتی اند و نه خصوصی. منظور از عبارت سازمان های محلی که به موجب قوانین عمومی یا خصوصی تشکیل می شوند، این است که تشکیل سازمان های محلی از حق حاکمیت کشورها نشأت می گیرد.
سازمانهای محلی یکی از کهن ترین سازمان هایی است که جوامع بشری برای برقراری روابطی منطقی و به سازمان رسانیدن امور تشکیل داده است. اینگونه سازمان ها دارای ریشه های تاریخی و طبیعی می باشند. از این رو، میتوان ادعا کرد که دوام یا زوال بسیاری از حکومت ها ناشی از طرز تلقی آنها نسبت به سازمان های محلی بوده است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی چندین اصل به شوراها اختصاص دارد. بطوریکه فصل هفتم این قانون که برتریت آن بر سایر قوانین از منظر حقوقی مبرهن میباشد ، به امر شوراها میپردازد. این قانون به نوعی دموکراسی و اراده مردم را در اراده امور جامعه پذیرفته است که حدود ۷ اصل آن به این امر پرداخته است. مطابق اصل یکصدم قانون اساسی این چنین مقرر میدارد :
برای پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت میگیرد که اعضاءی آن را مردم همان محل انتخاب میکنند. شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد قانون معین میکند.
طبق اصل صد قانون اساسی اداره شهرها در ایران برعهده نهاد شهرداری و مدیران شهرداری است و از سوی دیگر شوراهای شهر نیز چندسالی است که تشکیل شدهاند. شوراهای شهر میکوشند با نظارت بر عملکرد شهرداری به نیازهای مردم پاسخ بهتری بدهند. از آنجا که پست شهرداری به صورت انتصابی است کوشش شده تا شورای شهر با رویکری انتخابی و از متن و بطن جامعه سربرآورد. اینکه چقدر این نهادها مردمی هستند و آیینه خواست مردم شهر میباشند داستان دیگری است.
با توجه به توسعه شهرنشینی و رشد روز افزون جمعیت شهری، شهرها با مشکلات عدیده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روبرو هستند و برای اداره امور شهر نیاز به یک سیستم مدیریت یکپارچه شهری می باشد که بتوان با برنامه ریزی مدون و با همکاری تمامی نهادهای ذیربط در جهت رفع نیازمندی های شهر گام برداشت، شوراهای اسلامی به عنوان یکی از نهادهای تصمیم گیرنده و نظارت کننده بر امور شهری می تواند تاثیرگذاری مثبتی در توسعه حقوق شهروندی داشته باشد
شورا به عنوان یک نهاد مردمی متولی امور محلی می تواند با تلاش و جدیت در جلب مشارکت مردم و بخش خصوصی و با استفاده از توانایی های مالی و فکری آنان گامهای مثبتی در زمینه ی اجرای طرح ها و پروژه های زیربنایی در توسعه عمران شهری ایفا نماید.
در اصل هدف از تشکیل شوراهای اسلامی که یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است مشارکت دادن مردم در اداره امور محلی بوده و اکنون شوراها به عنوان یک نهاد تاثیرگذار در زمینه قانون گذاری و نظارتی در امور محلی نقش آفرینی می نماید.
آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد، شهر و شهروندان هستند و روزمرگی، مسائل حاشیه ای و بوروکراسی اداری هرگز نبایدشوراها را از رسالت اصلی خود که خدمت به مردم و احیای شهر در حوزه کالبدی است، غافل کند و این موضوع فلسفه وجودی شورای شهر وشهرداری است و در فراز و نشیب کارهای اداری نباید از این امر مهم غفلت کنیم.
جایگاه شورا در اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی فوق العاده ارزشمند بوده و این نهاد مردمی از اولین تشکل هایی بود که بر تشکیل آن تاکید داشت.
نهادینه کردن دموکراسی در جامعه و واگذاری و سپردن امور به مردم در حوزه های مختلف را از نکات مهم و برجسته پیام امام راحل است و اگر تاریخ انقلاب را ورق بزنیم هر جا که کارها به خود مردم سپرده شده به بهترین نحو انجام شده زیرا احساس مسئولیت به نظام ، انقلاب کشور و منطقه خود دارند.
شوراها بعنوان بهترین نماد مودت بین شهروندان و مسئولین شهری هستند و این پارلمان محلی جزء موثرترین حلقه های خدمتگزاری می باشد و باتوجه به شعارهای مقام معظم رهبری طی این سالها باید به بحث توان افزایی مردم برسیم و تلاش شایسته ای را داشته باشیم که شاهد رفع مشکلات مردم و تحول در جامعه باشیم.
سایت اوزخبر از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.